جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت


 
  • پیام به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر»
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»

  • -->

    حدیث / آفاق نیایش- تفسیر دعای سحر / آفاق نیایش - تفسیر دعای سحر
    بخش بيست و دوم

    تفسير شأن‏

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 197

    اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِما انْتَ فيهِ مِنَ الشَّأنِ وَ الْجَبَرُوتِ؛

    وَ اسْئَلُكَ بِكُلّ شَأنٍ وَحْدَهُ وَجَبَروتٍ وَحْدَها.

    تفسير ادبى‏

    «شأن» در لغت به معناى «حال» است و در اين جمله چون به خدا نسبت داده شده، به معناى «صفت» است. قرآن مى‏فرمايد:

    «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فى‏ شَأْنٍ»؛[1] پروردگار عالم در هر آنى [به واسطه صفتى و يا اسمى از اسماى مباركش‏] افاضه مى‏كند.

    پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله در ذيل اين آيه شريفه مى‏فرمايد:

    «انْ يَغْفِرَ ذَنْباً وَ يُفَرِّجَ كَرْباً وَيَرْفَعَ قَوْماً وَ يَضَعَ آخَرينَ؛[2]

    در كاربودنِ هميشگىِ خداوند آن است كه در هر آن، گناهى را مى‏آمرزد، غم و غصه‏اى را از بين مى‏برد و ملتى را عزيز و يا ذليل مى‏كند.»

    «قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤتِى الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تْنزِعُ الْمُلكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيدِكَ الْخَيْرُ انَّكَ عَلى كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَديرٌ»؛[3] بگو: بارخدايا! تويى كه فرمان فرمايى، هر

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 198

    كس را كه خواهى فرمان‏روايى بخشى و از هر كه خواهى فرمان روايى را بازستانى و هر كه را خواهى عزت بخشى و هر كه را خواهى خوارگردانى، همه خوبى‏ها به دست توست و تو بر همه چيز توانايى.

    در اين جا از «شأن» صفات جمال اراده شده است؛ مثل رحمت و عنايت خاصه كه از طرف خداست.

    «جبر» به معناى «اصلاح» و «جبروت» مبالغه در «جبر» است. به عبارت ديگر، كامل شدن نقص است. اما اصلاح «بضرب من القهر» يعنى بايد قهر و غلبه‏اى هم باشد، و در اين جا صفات جلال اراده شده است؛ مثل عظمت و سلطنت تكوينى پروردگار عالم.

    انسان در سير و سلوكش استكمال پيدا مى‏كند و اين سير و سلوك بر اسماى جمال و جلال خدا وابسته است، و به واسطه افاضه حق مى‏تواند به جايى برسد كه درباره او آيه شريفه: «ثُمَّ دَنى‏ فَتَدَلّى‏ فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ اوْادْنى‏»[4] نازل شود.

    پيغمبر اكرم در سير و سلوكش؛ يعنى در شب معراج به رحمت خدا نزديك شد و نزديكى او به مقدار دو طرف قيد بود يا حتى نزديك‏تر؛ يعنى بين او و احد به جز ميم ممكن فرق و جدايى نبود و به جايى رسيد كه جبرئيل به او گفت:

    «وَ لَوْ دَنَوْتُ انْمُلَةً لا حْتَرَقْتُ.»[5]

    اگر يك سرِ مو فراتر پرم‏


    فروغ تجلى بسوزد پرم‏[6]




    بنابراين، رسيدن به مقصود و بقاى بعد از فنا برافاضه حق به واسطه اسماى جمال و جلالش وابسته است.

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 199

    شرح عرفانى‏

    عارف وقتى به اسما و صفات خدا توجه كند، و از كثرت به وحدت برود كم كم به مقام لقا و فنا رسيده است و درعالم وجود چيزى جز خدا، و شأن و جبروتى جز شأن و جبروت خدا نمى‏بيند، لذا در اين توجه مى‏گويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِما انْتَ فيهِ مِنَ الشَّأنِ وَ الْجَبَرُوتِ؛

    خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام، و تو را به ذات مقدست قسم مى‏دهم؛ ذات مقدسى كه مستجمع جميع صفات جمال و جلال است.»

    اين دعا فوق العاده دقيق است، زيرا به ما سلوك را ياد مى‏دهد. امام باقر عليه السلام به واسطه اين دعا از عالم كثرت، به عالم وحدت رفته و به مقصود رسيده است: از اين رو حضرتش مى‏گويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِما انْتَ فيهِ مِنَ الشَّأنِ وَ الْجَبَروت؛

    خدايااز اول دعا تا اين جا اگر به كثرتى توجه داشتم ديگر مقام لقا و فنا است، مقام اين است كه بر دلم هيچ چيز و هيچ كسى جز تو حكومت ندارد.

    اى خدا! تمام توجهم به ذات توست، به درخانه‏ات آمده‏ام، و تو را به ذات مقدست قسم مى‏دهم؛ آن ذات مقدسى كه مثل رحمت، صفت جمال دارد و مثل جبروت، صفت جلال دارد.»

    تذكر اخلاقى‏

    قرآن بيش از بيست مورد به مقام فنا و لقا اشاره كرده است. اگر انسان سير و سلوك داشته باشد و رابطه‏اش با خدا محكم باشد و راهى را كه پيغمبر اكرم و ائمه اطهار عليهم السلام از طرف خدا تعيين كرده‏اند برود كم كم به جايى مى‏رسد كه بر دل او تنها خدا حكومت دارد و به هيچ چيز و هيچ كس جز خدا دل‏بستگى ندارد و ديگر در اين عالم معشوق و

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 200

    مولايى جز خدا نمى‏بيند:

    «اللَّهُ وَلِىُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ الَى النُّورِ»؛[7] خداوند، سرور كسانى است كه ايمان آورده‏اند، آنان را از تاريكى‏ها به سوى روشنايى به در مى‏برد.

    «وَالَّذينَ كَفَروا اوْلِيائُهُمُ الطّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النّورِ الَى الظُّلُماتِ»؛[8] و كسانى كه كفر ورزيده‏اند سرورانشان طاغوت‏اند كه آنان را از روشنايى به سوى تاريكى‏ها به در مى‏برد.

    آرى، اگر حكومت خدا نباشد طاغوت‏ها، تخيل‏ها، وسوسه‏ها، اضطراب خاطرها، نگرانى‏هاو غم و غصه‏ها بر دل حكومت دارد و انسان از نور به ظلمت كشيده مى‏شود.

    اگر كسى بخواهد به مقصود برسد و سكينه و وقار بر دل او حكومت داشته باشد بايد در سير و سلوك، خود را به مقام لقاى قرآن برساند. اگر به اين مقام رسيد قرآن مى‏فرمايد:

    «الا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.»[9] ديگر آن وقت سكينه و وقار دارد و نگرانى‏ها و غم و غصه‏ها از دلش رخت بر مى‏بندد و هيچ چيز جز خدا نمى‏تواند مقصود و مطلوب او باشد. اگر در اين دنيا اطمينان مى‏خواهى، اگر مى‏خواهى به مقصود برسى، بايد راه مشكل را بپيمايى؛ خارها و مشكل‏هاى زيادى بر سر اين راه است اما چاره‏اى جز پيمودن نيست، هم‏چنان كه خداى متعال مى‏گويد:

    «الا انَّ اوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاهُمْ يَحْزَنونَ.»[10]



    [1]. الرحمن، آيه 29.

    [2]. بحارالأنوار، ج 4، ص 71،( باب 1)، ح 17.

    [3]. آل عمران، آيه 26.

    [4]. النجم، آيه 8- 9.

    [5]. بحارالأنوار، ج 18، ص 380،( باب 3)، ح 86.

    [6]. سعدى، بوستان، در نيايش خداوند« فى نعت سيدالمرسلين-/ عليه الصلوة و السلام-/».

    [7]. بقره، آيه 257.

    [8]. بقره، آيه 257.

    [9]. رعد، آيه 28.

    [10]. يونس، آيه 62.

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365